-
اینجا آخرشه،پیاده شید لطفا
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 12:06
The End
-
مهمترین مقوله ای که در سربازی باید از سلامتش مطمئن شد
یکشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1390 21:22
[ معاینه برای سربازی-امروز-واقعی] سابقه جراحی نداری؟ + نه سابقه بیماری خاص؟ +نه سالمی؟ (در حال پرکردن تمام گزینه های بیماری با جواب نه) +بله خوب بکش پایین (در حال پوشیدن دستکش پلاستیکی) +جان؟!!! (به جان خودم اگه 3 ثانیه تعلل میکردم خودش دس به کار میشد) رشته ات چیه؟ (در حال کلنجار با مقوله ) +فیلان (در حال پیچ و تاب...
-
بمانی
شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1390 00:30
خراج بخت خوش هر خری ست عشق/بهانه ی معراج ابتری ست عشق برای این همه اوباش تو خالی/هزار سال دگر "گلپری"ست عشق دلم به حال اساطیر عشق می سوزد/کنون که منتر هر انتری ست عشق نگاه کن به جنون خون مانده به جا/چه لات لولی پرده دری ست عشق تمام سال زیر باران بود/عجب چموش درخت بی بری ست عشق دلم غمین غیاب عصمت بود/ غافل...
-
خاطراتم زنگ زده اند....کیه؟
یکشنبه 29 اسفندماه سال 1389 09:34
شهر را بو ور داشته است کل شهر را بو ور داشته است بو کل شهر را ور داشته است بو شهر را ور داشته است بوشهر خاطرات مرا ورداشته است.... اما بعد: ۱- در مجالس خاستگاری دخل آجیل ها را در نیاورید. ۲-بوشهر شهر خاطرات زنگ زده ام است.خاطراتم زنگ می زنند در شرجی ش.رفتیم بوشهر. ۳-تبریک به مهدی و مریم.
-
اینسان بشاش
چهارشنبه 6 بهمنماه سال 1389 11:49
آدم (اینسان) نباید همینطوری بشاشد در این دنیا چرا؟ چون دنیا اینقدر ارزشش را ندارد شورتت آلوده شود. شورتت را بکن. بشاش به این دنیا
-
سیر آبی
سهشنبه 7 دیماه سال 1389 13:23
خون ریزی معده چیز بسیار خوبی می باشد او به ما نشان می دهد که کسی که در دل شما جا دارد وسیله ی تیزی در جیبش دارد که فرو رفته تو معده ی شما و آن را سوراخ کرده متاسفانه امپرازول و آلومینیوم منیزیوم و سایمتیکون الکی جلوی آن را می گیرند تا شما نفهمید که دارید از تو جر می خورید فقط هواستان باشد خون دلتان را نخورید ( به کسی...
-
شاخص شایستگی
سهشنبه 30 آذرماه سال 1389 15:49
آنجا که هستی اینجایی اینجا همانجا هست
-
قرور غهوه ای
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 09:40
سیگاری روشن میکند خودش را در پالتو جمع میکند آرام...قدم زدن...حرام کردن انرژی که با 900 تومان به دست آورده. سیگار تمام می شود حس باحال تهوع باز میاید.... فلافل 900 تومانی و قطران 100 تومانی را بالا می آورد. تف به این زندگی که 1000 تومان هم نمی ارزد....
-
گوه خوری اختصاصی
شنبه 29 آبانماه سال 1389 11:11
هربرت مارکوزه: وبلاگ همچون توالت ( دستشویی ) است ، اگر مطلبی از آن را متوجه نشدید فقان نکنید و گریبان ندرانید، شاید گهی که در آن خورده شده با گه هایی معمولی دیگران فرق داشته باشد. (باور کنید مال من نیست، مارکوزه گفته...به من چه )
-
پنمیدگی
شنبه 22 آبانماه سال 1389 18:51
پنمیده +گی...... سه تار.... ننتی...
-
افغانی زشت
سهشنبه 11 آبانماه سال 1389 11:13
پاییز و من و میم ننتیه عزیز و جمشیدیه ی پنمیده
-
همه سگ ها که سگ نیستند
پنجشنبه 15 مهرماه سال 1389 17:37
ال ای دی لپتاپ من موجود احمقیست که با سوختن خود به من فهماند چشم های خانوم میم سگ دارد... بدجوری پاچه میگیرند لا مصبا... - ارشیا هم دختر مهربان یست که میدانم از سر ناچاری وقتش را با ما میگذراند. البته این را اول خانوم میم گفت. من پارارف میکنم. - مهدی کافه زده ؛ کیهان انگلیسی میخواست...ندادند ... جالب بود من تا طبقه ۱۵...
-
ترکش
چهارشنبه 17 شهریورماه سال 1389 13:22
این ترک (به فتح ت) کردن عادت خوبی نیست...! خود این ترک کردن را هم باید یک روز ترک کنم ولی فعلا می خواهم از این منجلاب فیسبوک و گودر بیایم بیرون ترک میکنم... من میتوانم...
-
یادش به خیر
یکشنبه 14 شهریورماه سال 1389 17:56
بچه که بودیم مچ دستمون رو گاز میگیرفتیم و با 2 تا بند خودکاری ساعتش میکردیم یکی هم که ساعت میپرسید کلی کیف میکردیم و بهش نشون می دادیم... . . . . . امروز هم پشت دستمو گاز گرفتم ....
-
ـــ آرنجانه ـــ
سهشنبه 9 شهریورماه سال 1389 00:06
دیدی یه وقتایی هست که فک میکنی باید حتما بنویسی.... اون وقت میشه بری حموم آب رو واز کنی رو بدنت و بگی گور بابای مفهوم مجاز و واقعیت ، گور بابای شخصیت مجازی و واقعی... اصلا گور بابای هرچی که بش مومن بودی و یه زمانی باش مانیفست مینوشتی.. گور بابای خودت کلا حموم ، مشروب و عشق، این جورین هرچی میخوای بنویسی رو خود به خود...
-
آدم بعدی
پنجشنبه 4 شهریورماه سال 1389 23:43
نگاه می کنم از غم به غم که بیشتر است !! به خیسی چندانی که عازم سفر است .. ! من از نگاه کلاغی که رفت، فهمیدم ... که سرنوشت درختان باغمان تبر است !! به کودکانه ترین خواب های توی تنت .. به عشق بازی من با ادامه ی بدنت !!!! به هر رگی که زدی و زدم به حس جنون ........ به بچه ای که تو هم در میان جای خون به آخرین فریادی که توی...
-
خفه شو
یکشنبه 24 مردادماه سال 1389 15:06
حدفاصل بین آشپزخانه و هال ؛ آکواریوم متوسط القامه ای داریم. ۵-۶ تا ماهی خوسه وار ( با کوسه اشتباه گرفته نشود) به طنازی مشغولند. والده محترم هر وقت به اینها غذا می دهد ( دل مرغ و ... ) ۱۰۰۰ فحش حواله شان می کند در میان این فحش ها «خفه شید الهی» بسیار جالب توجه است . آدم را یاد جکِ شنا بلدم خفه نمی شوم ِ مهران مدیریِ...
-
پیش درامدی بر روزه
سهشنبه 19 مردادماه سال 1389 20:23
روزه در مکتب مطربیسم درامد و پیش درامد های خاصی داره یکیش اینه که واسه تقویت اراده و غلبه بر شهوت تسلط بر اشیا لازم و بر همگان مبرهن است: هرکی بتونه تو ۳ هفته کمتر از ۳ تا دستمال توالت رو با سیفون دفن کنه خیلی مرده
-
میثم شوارتزینگر
سهشنبه 19 مردادماه سال 1389 00:31
می خواهم برای خواستگاری یکی از این آینه های باشگاه بدنسازی رو با خودم ببرم... وقتی پرسیدن آقای دوماد کجا تشریف دارن با لبخند خودمو تو آینه نشون بدم.... آخه بد مصب خیلی آدمو خوش هیکل میکنه
-
تهوع
یکشنبه 17 مردادماه سال 1389 19:59
سیگار که نمی کشم مشروب را هم گذاشته ام کنار دختر بازی هم نمی کنم از اونا بدتر ورزش هم ....آره وای خدایا چه بلایی سر من اومده کم مونده موهامو از کنار باز کنم ُ .... خدا رو شکر که مطمئنم عینک گرد دور مشکی نمیزنم.
-
قتال
شنبه 16 مردادماه سال 1389 23:33
ببینم کسی میداند قتل این دختر خانوم هایی که از تیپ ما گرگر در خیابان ها می میرند عمد حساب میشود یا نه؟
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 مردادماه سال 1389 18:11
اینجا به یه عشقی ساخته شد و به یه عشقی بند بود حالا که عشق و خودم و همه چیزام به گ... رفته اینجا هم به گ... میدم مرسی
-
ح ح ح یا صحه
جمعه 11 تیرماه سال 1389 13:44
فرقی نمیکند محصول عشق آتشینی باشی یا حاصل سوراخ کاندومی چینی فرقی نمی کند مامای روستای چس بلاغ تپه ضربه ی اول را به کــ.ـون لختت زده یا نرس بیمارستانی لوکس در پایتخت وقتی زاده شدی فرقی نمیکند ، باور کن رفیق ، دیگر فرقی نمیکند اینجا برای همه نوشته اند : "اجسام از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکتراند" طرح...
-
نجات یافته
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 19:59
اول از همه تولد مرمر بزرگوار را به همه ی خردادیها تبریک میگم که اعتبار متولدین خرداد را بالا تر برد و اما از آنجا که فعلا مامانمان شانه های شانسمان را از مدفوع هر گونه پرنده پاک نموده لذا از جر خوردگی زیر تیغ پزشکان مجرب عزیز وطنی نجات یافتیم به طوری که خودمان هنوز باورمان نمی شود....ایشالله هیچ جای آدم جر نخوره یا...
-
عملیات
شنبه 29 خردادماه سال 1389 12:25
می روم که عمل کنم و هیچ مرغی بر شانه های شانس من نریده است حتی تا الان ----عمل خیلی چیز بدیه ولی بدتر از اون یک شب در بیمارستان خوابیدنه
-
قال الله
سهشنبه 25 خردادماه سال 1389 13:11
دیروز خداوند در دماغم گفت: ؛ همانا که اسپانیا قهرمان میشود ؛ ببخشید که میایید اینجا ما نیستیم فعلا دوران گذار را تجربه می نماییم
-
یی با ته صدای آب طالبی و بستنی
شنبه 8 خردادماه سال 1389 13:14
پارک نیاوران پارک ایران شهر کافه ژاندارک اتوبان های عجول لطیف ترین احساسات زمینی تجریش + آب طالبی بستنی ترافیک چمران پل مدیریت رستوران زرچ ... خانه ی مهناز و بغضی که الان تو طبقه دوم دانشکده نفت داره می ترکه.... لعنت به من ......... لعنت... لعـ... لـ..
-
مرد جان به لب رسیده را چه نامند....
پنجشنبه 6 خردادماه سال 1389 12:42
از شیخ مطرب ناتورالیستیان علیه الرحمه در کتاب ـ المزایا فی الباب الحماقه ـ نقل است : و بدان که بر حماقت* صد و هبده سود است و هیچ زیان نیابی در آن...... .. .. ۱۱۷-و بدان که این مورد از اهم موارد و اخص فواید است که چون شخصی احمق باشد دیگر مر او را احمق فرض نخواهند کرد. ----------------------------------------- * در نسخه...
-
1 ، دو ، 3 ، سی ، می ، تو !
پنجشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1389 12:45
می سوزیم سه تار را بر می دارم ، کوکش را چک می کنم دو سل دو دو نا خودآگاه سل لا کرُن سی دو ر می بمل کسی نمی داند گوشه ی گرمای تن مال کدام دستگاه است؟ می سوزاندم لامصب این قدر داغ است که حتی نوشابه های شیشه ای قدیمی تگری که سرباز ها با کیک می خوردند و هر چند قُــلپ یکبار شیشه اش را نگاه می کردند (یادتان که هست !) هم...
-
کوروش سالاری ، تنها فئودال – خرده برژوایی که دوستش دارم
شنبه 25 اردیبهشتماه سال 1389 23:43
بهزاد بابک مهرداد میم عزیز دروغ گفتم بهت ، من الان چشمام گرمه و نتونستم احساساتم رو کنترل کنم .فک کنم دارم گریه می کنم. بذار راستش رو بگم بهت ، فکر نمی کنم ،دارم واقعا گریه می کنم. قبلا هم گریه کردم ، واسه مادر بزرگ بابک هم گریه کردم ، واسه پدر بزرگ بابک هم گریه کردم ، الان واسه پدر بزرگ خودم. امیدوارم خوب بشه پ ن 1...