دیدی یه وقتایی هست که فک میکنی باید حتما بنویسی....
اون وقت میشه بری حموم آب رو واز کنی رو بدنت
و بگی گور بابای مفهوم مجاز و واقعیت ، گور بابای شخصیت مجازی و واقعی...
اصلا گور بابای هرچی که بش مومن بودی و یه زمانی باش مانیفست مینوشتی..
گور بابای خودت
کلا حموم ، مشروب و عشق، این جورین هرچی میخوای بنویسی رو خود به خود وصل میکنن به تخمت...
تکلمه: دوش حمومتون بذارین تو حالت مه ساز ، اینا که آب رو پودر میکنه ، هی آب رو گرم و سرد کنین...حالی میدهد
سلام یه پیشنهاد توپ واست دارم آمارتو بترکونی
وبلاگ قشنگی داری حیف نیست آماره بازدید تو بالا نبری
یه سر به من بزن
بگی گور بابای مفهوم مجاز و واقعیت ، گور بابای شخصیت مجازی و واقعی...
اصلا گور بابای هرچی که بش مومن بودی و یه زمانی باش مانیفست مینوشتی..
گور بابای خودت...
موافقم.گور بابای همه چی...
هفتایی که من میگم روی هم بذاریشون میشن قد یه بچه کلاغ !
این قفسی هم که من میگم از اتاق من بزرگتره !
هرچی ام باشه مث آسمون نمیشه براشون اما پرنده های قفسی ازادشون که کنی می میرن ! یکی نیس به من بگه حالا اینجوری نمی میرن ؟؟؟؟؟!!!!
خودخواهیه ما آدماس دیگه.
اما خدایی قفس بزرگی دارنومنم توش جا میشم !!
چی هستن حالا؟ البته دوتاشون که مرحوم شدن
آره!
واقعا بعضی وختا باید قید همه چیزو همه کسو زد...!